تاثیر «پول» در درمانهای توانبخشی چقدر است؟ آیا هزینه درمان های توانبخشی میتواند مشکلاتی سر راه والدین و بیماران ایجاد کنند؟
ثروتمند بودن چه تاثیری بر پروسهی توانبخشی میگذارد؟
آن سر دیگر طیف، یعنی تهیدستی و آه در بساط نداشتن چه اثری بر مسیر درمان دارد؟ با ما همراه باشید تا این سوالات را بررسی کنیم.
وقتی در یک خانواده، فردی، کودک یا بزرگسال، به خدمات توانبخشی از جمله گفتاردرمانی و کاردرمانی نیاز پیدا میکند، خواه نا خواه بخشی از درآمد خانواده صرف امور توانبخشی میشود؛ بعضی بیشتر (استفاده از جلسات فشردهتر، یا دریافت خدمات توانبخشی در منزل ) و بعضی کمتر. بنابراین داشتن ثروت کافی دغدغه مالی هزینه درمان های توانبخشی را کاهش میدهد.
آنقدری که در توانبخشی هزینه کردید، نتیجه گرفتید؟
آیا برای مسیر درمان خود آنالیز cost-benefit انجام دادهاید
در این مطلب، خانم نسرین کرامتی آسیب شناس گفتار و زبان و گفتاردرمانگر با دیدی منسجم و کُلنگرانه که حاصل تجربهی سالها درمان و ارتباط با خانوادههای توانخواه است، در این رابطه برایمان صمیمانه سخن گفتهاند:
دارا و ندار در توانبخشی
چیزی که میخوانید حاصل تجربه کاری من هست:
پول قطعاً برای درمان مهمه ولی واقعا همه چیز پول نیست!
به نظر من کار با دو گروه به شدت سخته و پیشرفتشون کُنده.
کار با دو گروهِ
دارا و ندار!
بنابراین گاهی اوقات تنها داشتن ثروت برای هزینه درمان های توانبخشی کمکی به پیشبرد اهداف درمانی نمیکند.
چرا کار با «دارا» سخته؟
بعضی از افراد مرفه و تحصیلکرده ابداً باور ندارند که ممکن هست کودک اونها مشکلی داشته باشه! براشون غیرقابلباور و غیرقابل تحمل هست! میگویند: «یک مورد هم در فامیل ما نبوده! ما همگی نخبهایم!»
وقتی چند سال گذشت، نظر مشورتی متخصصین مختلف رو جویا میشوند،
“از سراسر دنیا”
اما ماجرا فقط این نیست!
دارا ها به سراسر دنیا سفر میکنند!
معتقدند انقدر باید سفر کرد که آخرین و به روزترین روش درمانی رو پیدا کرد!
برای دیدن صحبتهای متخصصی کلینیک حامی میتوانید از صفحه اینستاگرام یا کانال آپارات ما دیدن کنید.
باید فقط از دکترها و پروفسورها وقت گرفت و اگر بچه پیشرفت نمیکنه به اندازه کافی پول هست که برترین دکتر رو پیدا کرد، حالا هرجای دنیا!
و این جستجو متاسفانه هیچوقت تمومی نداره!
داراها وقت کافی برای فرزندشون ندارند ولی حاضرند هر امکاناتی رو برای بچهشون فراهم کنند اما کسی ازشون نخواد که برای بچه وقت بذارند!
عالم و آدم رو بیسواد میدونند و معتقدند اون روش درمانی که بچهشون رو درمان کنه هنوز پیدا نشده پس بهتره که بگذارند بچه بزرگتر بشه تا درمان جدیدتری بیاد!
متاسفانه در سن مدرسه وقتی فرزندشون رو میبینیم متوجه میشیم اختلالی نه چندان پیچیده مثل کلافی سردرگم شده که آدم افسوس میخوره از اون همه امکانات!
نکته آخر و تاسف بار درمورد گروه دارا این هست که مکرراً در دام شیادان میوفتند!
چون میگویند: «پول زیاااد میدیم شما فقط بچهی ما رو درمان کن!!»
و متاسفانه چه پولها که با تضمین دروغین از دست نمیدند!
عزیزانم ما درمان فوری و تضمینی با پرداخت پولِ پیش نداریم!
اما گروه «ندار»!
اگر دنیا جمع بشه و کمک مالی برسه و درمان خوب هم صورت بگیره باز معتقدند که فایده نداره!!
متاسفانه انقدر روح ناامیدی درشون رخنه کرده و انقدر شکستهای زیادی رو در زندگی تحمل کردند که بهبود یا عدم بهبود کودک انگار دردی رو ازشون دوا نمیکنه!
پس به راحتی حمایت اطرافیان رو از دست میدهند!
از من بپرسید میگم:
کار با آدم معمولیها یعنی آدمهایی با سطح متوسط جامعه خیلی راحتتره!
این عزیزان تلاش می کنند، در حد معقول اطلاعات کسب می کنند و اعتماد!
آخرشم خودشون و بچه عاقبت بهخیر میشن! دیدم که میگم!
امیدوارم آدم معمولی قصهی زندگیتون باشید!
عاقبتتون بهخیر و شادی!
این مطلب را هم از زبان سرکار خانم کرامتی عزیز بخوانید:
0 دیدگاه